هر روز افتاب غروب می کند اما هر شب ستارگان می گویند که فردایی خواهد امد
برای داشتن چیزی که تا به حال نداشته اید
باید جوری باشید که تا به حال نبوده اید
افراد بزرگ به منزله قابله هایی هستند برای به دنیا اوردن موفقیت هایی که زمان ابستن ان است
دوست داشتن در دریا شنا کردن است وعشق در دریا غرق شدن
اولین شعرم ردیفش درد بود قصه تنهایی یک مرد بود
قصه مردی که از شهر سکوت ناله را همراه خود اورد بود
سرگذشت شاعری که سالها در غریبی زندگی می کرد بود
چهره پژمرده و بی جان من نقش مرگی در هوای سرد بود
مثل پاییز همیشه جاودان رنگ و روی واجهایم زرد بود
هر کلامی را که می گفتم طلاست دست ها هی من کشیدم گرد بود
من شمارش کردم ان ابیات زوج چون به اخر میرسیدم فرد بود
یکی بود یکی نبود زیر این سقف کبود
یه غریب اشنا دل و جونموربود
این جوری نگام نکن گل یاس مهربون
اون غریبه خودتی همیشه با من بمون